اختلالات یادگیری گروهی از مشکلات عصبتحولی هستند که توانایی فرد را در کسب، سازماندهی ، درک یا استفاده از اطلاعات کلامی و غیرکلامی به شیوهای مؤثر تحت تأثیر قرار میدهند
این اختلالات علیرغم هوش طبیعی یا حتی بالا در فرد بروز میکنند و ناشی از آسیبهای حسی (مانند مشکلات بینایی یا شنوایی) ، ناتوانیهای ذهنی ، یا کمبود فرصتهای آموزشی نیستند
در واقع، این مشکلات از تفاوتهایی در ساختار و عملکرد مغز نشأت میگیرند که بر نحوه پردازش اطلاعات تأثیر میگذارند
اهمیت شناسایی و درمان زودهنگام اختلالات یادگیری در دوران کودکی بینهایت بالاست
ناتوانی در تشخیص و مداخله به موقع میتواند منجر به موارد زیر شود :
الف - چالشهای جدی در مسیر تحصیلی
ب - مشکلات اجتماعی و عاطفی
ج - کاهش اعتماد به نفس
د - ترک تحصیل
کودکی که در خواندن، نوشتن یا محاسبات ریاضی با مشکل مواجه است، ممکن است به تدریج احساس ناامیدی ، اضطراب و حتی افسردگی پیدا کند
این مشکلات نه تنها بر عملکرد آکادمیک ، بلکه بر روابط با همسالان و خانواده ، و تواناییهای آینده کودک نیز تأثیر میگذارند
بنابراین ، شناخت دقیق این اختلالات، علل آنها، روشهای تشخیص و مداخلات مؤثر، گامی اساسی در حمایت از این کودکان برای دستیابی به پتانسیل کامل خود است
انواع اختلالات یادگیری
اختلالات یادگیری به طور کلی در سه دسته اصلی طبقهبندی میشوند که هر یک بر مهارتهای آکادمیک خاصی تأثیر میگذارند :
1. اختلال خواندن
این اختلال شایعترین نوع اختلال یادگیری است که بر توانایی فرد در پردازش زبان و خواندن تأثیر میگذارد
این اختلال عمدتاً با مشکلاتی در دقت و سرعت بازشناسی کلمه ، رمزگشایی و هجی کردن مشخص میشود
کودکان مبتلا به اختلال خواندن ممکن است در شناسایی صداها و حروف، تطابق صدا با نماد نوشتاری، و ترکیب صداها برای تشکیل کلمات با چالش مواجه شوند
علائم رایج اختلال خواندن عبارتند از :
1 - کندخوانی : خواندن با سرعت بسیار پایین و همراه با مکثهای طولانی
2 - مشکل در رمزگشایی کلمات : دشواری در خواندن کلمات ناآشنا یا حتی کلماتی که قبلاً دیده شدهاند
3 - مشکل در هجی کردن : نوشتن کلمات به شکل غلط و غیرقابل پیشبینی (مثلاً نوشتن “کتاب” به صورت “کتف”)
4 - دشواری در به یاد آوردن توالیها : مشکل در به خاطر سپردن ترتیب حروف الفبا ، روزهای هفته ، یا ماههای سال
5 - خطاهای خواندن : جایگزینی کلمات (مثلاً خواندن “خانه” به جای “خاله”) ، حذف حروف یا کلمات، یا افزودن حروف اضافی
6 - مشکل در تشخیص کلمات رایج : دشواری در تشخیص کلماتی مانند “است”، “و”، “در” که خود به خود باید شناسایی شوند
7- ناتوانی در درک مطلب : حتی اگر بتواند کلمات را بخواند، ممکنه به دلیل تلاش زیاد برای رمزگشایی، معنای متن را درک نکند
8 - مشکل در آگاهی واجشناختی : ناتوانی در شنیدن ، شناسایی ، و دستکاری صداهای مجزا در کلمات (مثلاً، تشخیص اینکه کلمه “کتاب” از سه صدای “ک”، “ت”، “ا”، “ب” تشکیل شده است)
اختلال خواندن یک طیف است و شدت آن در افراد مختلف متفاوت است ، این اختلال یک ناتوانی مادامالعمر است، اما با مداخلات مناسب میتوان مهارتهای خواندن را بهبود بخشید و استراتژیهای جبرانی را آموزش داد
2. اختلال نوشتن
اختلال نوشتن به مشکلاتی در مهارتهای نوشتاری اشاره دارد که شامل تولید نوشتار قابل فهم و سازمانیافته است
این اختلال میتواند بر جنبههای مختلف نوشتن تأثیر بگذارد، از جمله شکلگیری حروف (حروفنویسی)، دقت املایی، سرعت نوشتن، گرامر و ترکیب جملات و سازماندهی ایدهها در قالب نوشتار
علائم رایج اختلال نوشتن عبارتند از :
1️⃣ضعف در مهارتهای حرکتی ظریف : دشواری در نگهداشتن صحیح قلم ، فشار زیاد یا کم بر روی کاغذ
2️⃣خستگی سریع هنگام نوشتن : به دلیل تلاش زیاد برای نوشتن ، کودک به سرعت خسته و از نوشتن اجتناب میکند
3️⃣ مشکلات املایی :خطاهای املایی زیاد و ناسازگار (کلمهای یکبار درست نوشته شود، ممکن است بار دیگر غلط نوشته شود)
4️⃣ نوشتن آهسته و پرزحمت : کودک ممکن است برای نوشتن یک متن کوتاه، زمان زیادی صرف کند و در نهایت خسته شود
5️⃣ مشکل در گرامر و ترکیب جملات : جملات ساده و تکراری ، مشکل در کاربرد علائم نگارشی ، یا ساختار جملات ضعیف
6️⃣ ناتوانی در سازماندهی افکار: دشواری در تبدیل ایدهها به نوشتار منسجم ، نوشتن متن بدون ساختار منطقی (مقدمه ، بدنه ، نتیجهگیری) یا پرش از یک ایده به ایده دیگر
7- مشکلات در شکلگیری حروف : نوشتن حروف ناخوانا ، اندازه و شکل نامنظم حروف ، یا عدم رعایت فاصله بین کلمات و حروف ، دستخط ممکن است بسیار کند و پرزحمت باشد
3. اختلال ریاضی
اختلال ریاضی به مشکلات خاص در درک و پردازش مفاهیم عددی و انجام محاسبات ریاضی اشاره دارد.
این اختلال فراتر از “ضعف در ریاضی” است و ریشههای عمیقتری در تواناییهای شناختی مربوط به اعداد دارد
علائم رایج اختلال ریاضی عبارتند از :
1- مشکل در مفاهیم فضایی : ناتوانی در درک نمودارها، نقشهها، یا مسائل هندسی
2 - ناتوانی در تشخیص الگوهای عددی : دشواری در شناسایی توالیهای عددی یا الگوهای تکراری
3 - دشواری در به یاد آوردن حقایق ریاضی : مشکل در حفظ جدول ضرب، فرمولها، یا قواعد پایه ریاضی
4 - مشکل در انجام عملیات ریاضی : دشواری در جمع، تفریق، ضرب، و تقسیم، حتی با استفاده از انگشتان یا اشیا
5 - ناتوانی در درک زمان و پول : مشکل در خواندن ساعت، درک مفاهیم مربوط به زمان (ساعت، دقیقه، ثانیه)، یا مدیریت پول
6 - مشکل در درک مفاهیم عددی پایه : دشواری در شمارش، شناسایی اعداد ، یا درک روابط بین اعداد (مثلاً بزرگتر یا کوچکتر بودن)
7- ناتوانی در درک مقدار و کمیت : مشکل در تخمین زدن ، مقایسه مقادیر، یا درک معنای اعداد (مثلاً، ناتوانی در درک اینکه “۵” به چه معناست)
8 - مشکل در حل مسائل کلامی : حتی اگر کودک بتواند محاسبات را انجام دهد، ممکن است در درک مسئله و ترجمه آن به عملیات ریاضی با چالش مواجه شود
اختلال ریاضی میتواند بر جنبههای مختلف زندگی روزمره که نیازمند درک اعداد هستند، تأثیر بگذارد
مداخلات برای اختلال ریاضی شامل استفاده از ابزارهای بصری و ملموس، آموزش استراتژیهای حل مسئله، و تمرین مداوم مفاهیم پایه ریاضی است
4. اختلال نقص توجه/بیشفعالی
هرچند که اختلال نقص توجه/بیشفعالی به طور مستقیم یک “اختلال یادگیری” طبقهبندی نمیشود، اما به دلیل تأثیرات عمیق آن بر فرایند یادگیری و عملکرد تحصیلی، اغلب با اختلالات یادگیری همپوشانی دارد
اختلال نقص توجه/بیشفعالی یک اختلال عصبتحولی است که با الگوهای مداوم بیتوجهی و/یا بیشفعالی-تکانشگری مشخص میشود که با سطح رشد فرد سازگار نیست و بر عملکرد او در زمینههای مختلف تأثیر میگذارد
سه نوع اصلی اختلال نقص توجه/بیشفعالی وجود دارد :
1) نوع عمدتاً بیتوجه : مشخصه اصلی آن دشواری در حفظ توجه، گوش دادن دقیق، دنبال کردن دستورالعملها، و سازماندهی وظایف است
2) نوع عمدتاً بیشفعال-تکانشگر : شامل رفتارهای بیشفعال (مانند بیقراری، دویدن و بالا رفتن در موقعیتهای نامناسب) و تکانشگری (مانند قطع کردن صحبت دیگران، پاسخ دادن قبل از اتمام سوال، یا دشواری در انتظار کشیدن) است
3 ) نوع ترکیبی : فرد هم علائم بیتوجهی و هم علائم بیشفعالی-تکانشگری را نشان میدهد
تأثیر اختلال نقص توجه/بیشفعالی بر یادگیری :
مشکل در حافظه فعال : دشواری در نگهداشتن اطلاعات در ذهن برای پردازش و استفاده
مشکلات اجتماعی : تکانشگری ممکن است منجر به رفتارهایی شود که روابط با همسالان را مختل کند
مشکل در سازماندهی : دشواری در سازماندهی تکالیف، وسایل مدرسه، زمان، و برنامهریزیبرای آینده
مشکل در تکمیل وظایف : شروع چندین کار بدون اتمام هیچکدام، یا ترک کردن تکالیف ناتمام
بیشفعالی و تکانشگری در کلاس : این رفتارها میتوانند منجر به اختلال در کلاس درس و کاهش فرصتهای یادگیری شوند
ناتوانی در پیروی از دستورالعملها : بخاطر بیتوجهی یا تکانشگری، احتمالا دستورالعملها را کاملگوش نداده یا فراموش کنند
مشکل در تمرکز و حفظ توجه : کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی ممکن است نتوانند برای مدت طولانی بر روی یک کار تمرکز کنند، به راحتی حواسشان پرت شود، و جزئیات را نادیده بگیرند
مدیریت اختلال نقص توجه/بیشفعالی معمولاً شامل ترکیبی از دارودرمانی (در صورت لزوم)، درمانهای رفتاری ، آموزش والدین ، و مداخلات درسی است
با مدیریت مؤثر اختلال نقص توجه/بیشفعالی، تأثیرات آن بر یادگیری میتواند به شدت کاهش یابد
علل اختلالات یادگیری در کودکان
1- ژنتیک و وراثت
سابقه خانوادگی : مطالعات نشان دادهاند که اختلالات یادگیری تمایل دارند در خانوادهها به صورت ارثی منتقل شوند
ژنهای خاص : تحقیقات در حال شناسایی ژنهای خاصی هستند که ممکن است در بروز اختلالات یادگیری نقش داشته باشند. این ژنها میتوانند بر رشد و عملکرد مغز، به ویژه در مناطقی که مسئول پردازش زبان و خواندن هستند، تأثیر بگذارند
میراث چندژنی : به این معنی که ترکیبی از چندین ژن، هر یک با تأثیر کوچک، با یکدیگر تعامل کرده و خطر ابتلا را افزایش میدهند ، این ژنها بر فرآیندهای شناختی مانند آگاهی واجشناختی ، حافظه کاری و سرعت پردازش اطلاعات تأثیر میگذارند
2. عوامل نوروبیولوژیکی (مغز و عملکرد آن)
تفاوتهای ساختاری : مطالعات تصویربرداری مغز (مانند fMRI و DTI) نشان دادهاند که در افراد مبتلا به اختلالات یادگیری، ممکن است تفاوتهایی در اندازه یا یکپارچگی ماده سفید و خاکستری در مناطقی از مغز که در زبان و خواندن نقش دارند (مانند قشر تمپورال، پاریتال و فرونتال)، وجود داشته باشد.
تفاوتهای عملکردی: در هنگام انجام وظایف مربوط به خواندن یا نوشتن، فعالیت مغزی در افراد مبتلا به اختلالات یادگیری ممکن است با افراد بدون این اختلالات متفاوت باشد. به عنوان مثال، در افراد دارای دیسلکسی، فعالیت کمتری در نواحی پشتی چپ مغز (که در پردازش فونولوژیکی نقش دارند) و فعالیت جبرانی بیشتری در مناطق جلویی یا سمت راست مغز مشاهده میشود
تفاوت در پردازش اطلاعات : مغز افراد با اختلالات یادگیری ممکن است اطلاعات را با سرعت کمتر یا به شیوه متفاوتی پردازش کند. این میتواند منجر به مشکلاتی در تشخیص سریع حروف و کلمات، یا دشواری در به خاطر سپردن اطلاعات جدید شود
3. عوامل محیطی و دوران تحولی
عوامل محیطی میتوانند در کنار استعداد ژنتیکی، بر بروز یا شدت اختلالات یادگیری تأثیرگذار باشند. این عوامل لزوماً “علت” مستقیم اختلال نیستند، بلکه میتوانند ریسک فاکتور باشند یا در مراحل اولیه رشد بر مغز تأثیر بگذارند.
مشکلات در دوران بارداری و تولد :
۱ - تولد زودرس یا وزن کم هنگام تولد : نوزادانی که نارس متولد میشوند یا وزن بسیار کمی دارند، بیشتر در معرض خطر مشکلات رشدی از جمله اختلالات یادگیری هستند.
۲ - عوارض حین زایمان: کمبود اکسیژن در حین تولد میتواند منجر به آسیبهای جزئی مغزی شود که در برخی موارد با اختلالات یادگیری مرتبط است.
۳ - قرار گرفتن در معرض سموم : مصرف الکل ، نیکوتین ، یا مواد مخدر توسط مادر در دوران بارداری، و یا قرار گرفتن جنین در معرض سموم محیطی (مانند سرب)، میتواند بر رشد مغز و افزایش خطر اختلالات یادگیری تأثیر بگذارد.
۴ - عفونتها و بیماریهای دوران کودکی : برخی عفونتهای شدید در دوران کودکی که بر سیستم عصبی تأثیر میگذارند (مانند مننژیت یا آنسفالیت)، هرچند نادر، میتوانند در برخی موارد به مشکلات یادگیری منجر شوند.
۵ - سوء تغذیه :کمبودهای تغذیهای شدید در دوران اولیه زندگی میتوانند بر رشد مغز تأثیر بگذارند.
۶ - محیط آموزشی نامناسب : در حالی که محیط آموزشی نامناسب علت اختلال یادگیری نیست، اما میتواند آن را تشدید کند یا مانع از تشخیص و مداخله زودهنگام شود. کمبود فرصتهای آموزشی ،روشهای تدریس نامناسب ، یا عدم حمایت کافی در مدرسه میتواند مشکلات یادگیری را برجستهتر کند.
7 - حوادث مغزی و ضربههای به سر: هرچند نادر، آسیبهای شدید به سر در دوران کودکی میتوانند بر مناطق مرتبط با یادگیری در مغز تأثیر بگذارند.
شناسایی و تشخیص
فرایند تشخیص اختلالات یادگیری معمولا یکارزیابی جامع و چند وجهی است که شامل چندین مرحله است
1 - مشاهده و شناسایی اولیه
2 - ارجاع به متخصص
3 - ارزیابی جامع و چندوجهی
4 - تشخیص و گزارش
1 - مشاهده و شناسایی اولیه
این مرحله اغلب توسط والدین ، معلمان ، یا سایر مراقبان که با کودک در تعامل هستند، آغاز میشود.
علائم هشداردهنده در سنین پیشدبستانی (3-5 سال) :
مشکل در یادگیری الفبا ، اعداد ، اشکال یا رنگها
دشواری در به خاطر سپردن قافیهها یا ترانههای کودکانه
مشکل در دنبال کردن دستورالعملها
تاخیر در مهارتهای گفتاری
مشکل در نگهداشتن مداد یا قیچی
دشواری در به خاطر سپردن توالیها (مثلاً روزهای هفته)
علائم هشداردهنده در سنین دبستان (6-12 سال) :
مشکل در یادگیری خواندن، نوشتن یا ریاضیات اساسی
اشتباهات زیاد در خواندن یا هجی کردن
نوشتن بسیار کند یا ناخوانا
دشواری در درک و پیروی از دستورالعملها
مشکل در سازماندهی تکالیف یا وسایل
فراموش کردن سریع اطلاعات جدید
تلاش زیاد برای انجام تکالیف درسی با نتایج ضعیف
اجتناب از فعالیتهای مرتبط با خواندن یا نوشتن
مشکل در گفتن ساعت یا مدیریت پول
اختلال در توجه ، تکانشگری یا بیشفعالی
علائم هشداردهنده در سنین راهنمایی و دبیرستان (13-18 سال) :
دشواری در درک مطالب پیچیده یا مسائل انتزاعی
ضعف در مهارتهای نوشتاری (مقالات، خلاصهنویسی)
مشکل در سازماندهی زمان و برنامهریزی
اختلال در یادگیری زبان دوم
ناتوانی در حفظ حقایق یا فرمولها
کاهش اعتماد به نفس و انگیزه تحصیلی
مشکل در مهارتهای اجتماعی یا درک نشانههای اجتماعی
در صورت مشاهده مداوم این علائم، ضروری است که با متخصصان مشورت شود
2 - ارجاع به متخصص
پس از شناسایی اولیه، گام بعدی مراجعه به متخصصان است. این افراد میتوانند شامل موارد زیر باشند :
روانشناس تربیتی یا بالینی کودک : این متخصصان در ارزیابی و تشخیص اختلالات یادگیری و سایر مشکلات رشدی تخصص دارند
متخصص اطفال : پزشک کودک میتواند ارزیابی اولیه را انجام داده و در صورت لزوم، کودک را به متخصصان دیگر ارجاع دهد
عصبشناس کودک : در مواردی که علائم پیچیدهتر باشند یا مشکوک به مشکلات مغزی باشند، ممکن است ارجاع به عصبشناس لازم باشد
گفتاردرمانگر : در صورت وجود مشکلات زبانی که بر یادگیری تأثیر میگذارند
کاردرمانگر : در صورت وجود مشکلات در مهارتهای حرکتی ظریف که بر نوشتن تأثیر میگذارند
3 - ارزیابی جامع و چندوجهی
تشخیص قطعی اختلال یادگیری نیازمند یک ارزیابی جامع است که اطلاعاتی از چندین منبع را جمعآوری میکند :
مصاحبه با والدین و معلم : جمعآوری اطلاعات دقیق در مورد تاریخچه رشدی کودک (از جمله بارداری، تولد ، نقاط عطف رشدی) ، تاریخچه پزشکی ، سابقه خانوادگی اختلالات یادگیری ، عملکرد تحصیلی در طول زمان ، و رفتارهای مشاهده شده در خانه و مدرسه
ارزیابیهای آکادمیک :
آزمونهای استاندارد شده خواندن : شامل ارزیابی دقت خواندن، سرعت خواندن، درک مطلب، و مهارتهای واجشناختی (شناسایی صداها)
آزمونهای استاندارد شده نوشتن : شامل ارزیابی املا، گرامر، ترکیب جملات، و کیفیت دستخط
آزمونهای استاندارد شده ریاضی : شامل ارزیابی مفاهیم عددی، مهارتهای محاسبه، و حل مسئله
ارزیابی هوش : این آزمونها برای اندازهگیری تواناییهای شناختی عمومی کودک استفاده میشوند. در اختلالات یادگیری، هوش عمومی کودک معمولاً در محدوده طبیعی یا بالاتر است، اما در یک یا چند حوزه خاص آکادمیک، عملکرد وی به طور قابل توجهی پایینتر از حد انتظار برای سن و هوش اوست
ارزیابی فرآیندهای شناختی : شامل ارزیابی حافظه کاری، سرعت پردازش اطلاعات، توجه، و مهارتهای حل مسئله. این ارزیابیها میتوانند نقاط قوت و ضعف شناختی کودک را مشخص کنند
حذف سایر علل : در فرآیند تشخیص، باید اطمینان حاصل شود که مشکلات یادگیری ناشی از عوامل دیگری مانند:
مشکلات بینایی یا شنوایی : باید با مراجعه به چشمپزشک و شنواییسنج بررسی و در صورت لزوم درمان شوند
ناتوانی ذهنی : اختلالات یادگیری با ناتوانی ذهنی متفاوت هستند
محرومیت آموزشی یا عدم فرصت کافی : کودکانی که به دلیل مشکلات محیطی یا حضور در مدارس با کیفیت پایین فرصت یادگیری کافی نداشتهاند
مشکلات عاطفی یا روانی شدید : اضطراب شدید، افسردگی، یا تروما میتوانند بر یادگیری تأثیر بگذارند، اما با اختلالات یادگیری متفاوتند
4. تشخیص و گزارش
پس از تکمیل ارزیابیها، متخصصان نتایج را تحلیل میکنند. تشخیص اختلال یادگیری بر اساس معیارهای تشخیصی استاندارد صورت میگیرد ، یک گزارش جامع تهیه میشود که شامل :
خلاصه نتایج آزمونها
نقاط قوت و ضعف کودک
تشخیصهای احتمالی (مثلاً، اختلال یادگیری خاص با نقص در خواندن)
توصیههایی برای مداخلات آموزشی، درمانی و حمایتی در مدرسه و خانه
نکته مهم :
فرآیند تشخیص باید توسط متخصصان واجد شرایط انجام شود و والدین و معلمان باید در تمام مراحل مشارکت فعال داشته باشند. تشخیص دقیق، پایه و اساس برنامهریزی یک برنامه درمانی مؤثر برای کودک است.
برای مشاهده ی روش های درمان اختلالات در کوکان ادامه ی مطلب را کلیک کنید
دیدگاه خود را بنویسید